در سراپای وجودم
حس نا آرمی
باورم شد که من امروز دگر می میرم
چهره بر خاک کشیدم
گفتم آهسته به او
این منم گرم در آغوش بگیرم
در سراپای خیالم
همه چیزم دود شد
شهرت فرداها
کشف ناپیداها
و درخشیدن من چون خورشید
چه کسی حال مرا می بیند
هیچکس
چه کسی از دل من می پرسد
هیچکس
چه کسی با غم من می گرید
چه کسی حرف مرا می شنود
به خدایم هیچکس
وقت مرگم همگی می آیند
همگی می گریند
و من آن بالاها به شما می خندم
و به آسانی من همه را می بخشم
مادرم می گوید
که حلالم نکند گرچه بمیرم اما
من حلالش کردم
من شما را همگی بخشیدم
نه بر آن امیدم
که شما نیز ببخشید مرا
نتوانید شما
من فقط می دانم
سلام.شعر زیبایی بود و البته واقعی.بله ادمها تا وقتی زنده هستن برای هم ارزشی قائل نمیشن ولی وقتی کسی بمیره حالا تازه اسمش و خوبیهاش و یاد و خاطرش میاد سر زبون ها.و این مایه ی شرمساریه.و صد البته بخشش این واژه ی 4 حرفی اما عمیق و عظیم کاری بس بزرگ است و کار هر کسی نیست. باشد که سرشت ما نیز بلند قلبمان سراسر زیبایی و لطافت وبخشش باشد.
سلام دوباره
ممنون که تو این بی وقتی و انبوه مشکلات کاری و غیر کاری وقت میذارید و به وبلاگ من میاد و البته جوابهامم میدید.:)
برای اون ایمیل می تونید:
1.صفحه ی اصلی سایت رو باز کنید.
2.میبینید که وسط صفحه 3تا مطلب گذاشته شده.
3.اولین مطلب *کلوبلاگ...وبلاگی از نوع کلوب دات کام*با تاریخ درج 21 مرداد.روش راست کلیک کرده و open in new tab کنید.
4.حالا از توی همون صفحه ی اصلی وارد سایت بشید.
5.برید توی اون صفحه ی دیگه که باز کزده بودید.سمت راست بالا (زیر منوی کلوب)یه عکس هست به اسم تیم مدیریت کلوب.روش کلیک کنید.
6.دیگه بقیه ی کارها با شماست.اونجا بگردید.حتما باید یه ایمیلی چیزی باشه.
ممنون.شرمنده ها.من چون نمی تونم بیشتر از جایی که براتون گفتم وارد عمل بشم مزاحم شما شدم.:)
دستتون درد نکنه.ممنون.ببخشید زحمت دادم.:)